بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
افروخته ز آتش سودا منم منم دلدار ناز دانه ی زیبا توئی توئی دلداده ی ستمکش رسوا منم منم شیرین تر از فسانه ی شیرین توئی توئی فرهاد کوه غصه و غمها منم منم در چهار چوب این قفس آهنین غم تنهاتر از پرنده ی تنها منم منم ای موج چاره ساز بفریاد دل برس کشتی شکسته در دل دریا منم منم با قلب داغدیده و رویی بخون خضاب تک لاله ی نشسته به صحرا منم منم تیر نگه فکندی و گفتی که کشته کیست ؟ جانم فدای چشم تو ، جانا منم منم حسن کیانور من آینه ی عشقم، زنگار نمی گیرم دلداده ی آزادم ، افسار نمی گیرم من عاشق جانانم ، حال دگری دارم بیهوده میازارید، کردار نمی گیرم بر کهنه لباس تن، بر خود همی بالم وز شاه، دمی هرگز، دستار نمی گیرم دانی نفروشم من، عشق ملکوتی را کمتر ز بهای عمر، مقدار نمی گیرم با خوی دلم دارم، پیمان، که از زاهد صد بار اگر میرم، پندار نمی گیرم با گل به درآمیزم، با لحن کلام خود از بلبل شیدایی، گفتار نمی گیرم انگیزه ز یاران است در شعر (کیان) بینی غیر از قلم عرفان، آثار نمی گیرم حسن کیانور (کیان)
برچسبها: حسن کیانور
برچسبها: حسن کیانور