بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
زیرا که خبر از دل دیوانه نداری با موی پریشان توافسوس ! چه کردند ما هیچ ندیدیم مگر دام گزاری گفتیم ز بدنامی این کار حذر کن ما را به وفایی که نداری نسپاری چشمان تو رویای مرا باز بهم ریخت زلف تو کجا دیدن اسب فراری خوشحالی من در پی تو سود ندارد امروز که بر مرکب اندوه سواری ده سال نشستم که بیایی سر وعده وقتی تو نباشی که بیایی چه قراری حمیدرضا نادری
برچسبها: حمیدرضا نادری