بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
فضای خانه که از خندههای ما گرم است چه عاشقانه نفس میکشم!، هوا گرم است دوباره «دیدهامت»، زُل بزن به چشمانی که از حرارتِ «من دیدهام ترا» گرم است بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم» دلم هنوز به این جملهی شما گرم است بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است من و تو اهل بهشتیم اگرچه میگویند جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است ................. به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه میگویم که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است نجمه زارع
برچسبها: نجمه زارع