بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
به خلوت تنهایی سرک می کشیدم در کنج تنهایی باد رها می شدم و دستانم بر دیوارهای سرد خاطراتش را حک می کرد با صدای هق هق تنهایی طوفانی به راه می انداختم و پس آن آرام و بی صدا به طلوع می نشستم آه مدتی است که دلتنگم آه مدتهاست که باد نمی آید. آدم برفی
دلم که می گرفت
برچسبها: آدم برفی نوشته شده در ۱۳۹۲/۱۰/۱۰ساعت
18:21 توسط آدم برفی| |