بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
شاهد آن بودن که چگونه زير غلتکي ميرود و گفتن که سگ من نبود ساده است ستايش گلي چيدنش و از ياد بردن که گلدان را آب بايد داد ساده است بهره جويي از انساني دوست داشتنش، بي احساس عشقي او را به خود وانهادن و گفتن که ديگر نميشناسمش ساده است لغزشهاي خود را شناختن با ديگران زيستن به حساب ايشان و گفتن که من اين چنينم ساده است که چگونه ميزي باري زيستن سخت ساده است و پيچيده نيز هم مارگوت بیگل ترجمه احمد شاملو
ساده است نوازش سگي ولگرد
برچسبها: احمد شاملو, مارگوت بیگل