بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
بوسه ی اوست که چون مُهر به پیشانی ماست شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار باز هم پنجره ای در دل سیمانی ماست موج با تجربه ی صخره به دریا برگشت کمترین فایده ی عشق، پشیمانی ماست خانه ای بر سر خود ریخته ایم اما عشق همچنان منتظر لحظه ی ویرانی ماست باد پیغام رسان من و او خواهد ماند گرچه خود بی خبر از بوسه ی پنهانی ماست فاضل نظری
راز این داغ نه در سجده ی طولانی ماست
برچسبها: فاضل نظری نوشته شده در ۱۳۹۷/۰۹/۱۳ساعت
14:1 توسط آدم برفی| |