بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
می روم اما مرا با اشک همراهی مکن من که راضی نیستم ای شمع گریان تر شوی صبحدم خاکسترم را با نسیم آغشته کن آه! امشب آب نه ، آتش گذشته از سرم پیش پای خویش می خواهی که مدفونم کنی سید مهدی موسوی
بر نخواهم گشت دیگر معذرت خواهی مکن
کار سختی می کنی از خویش می کاهی، مکن
داغ را محصور در بزم شبانگاهی مکن
با من آتش گرفته هر چه می خواهی مکن
در ادای دین خود این قدر کوتاهی مکن
برچسبها: مهدی موسوی نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۳/۰۹ساعت
10:19 توسط آدم برفی| |