بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
و با آخرین گلّهي گوزنها به خانه برمیگردم آنقدر شاعرم که شاخهایم شکوفه داده است و آوازم چون مهای بر دریاچه میگذرد: شلیک هر گلوله خشمی است که از تفنگ کم میشود سینهام را آماده کردهام تا تو مهربانتر شوی گروس عبدالملکیان
بلیط قطار را پاره میکنم
برچسبها: گروس عبدالملکیان نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۰/۰۶ساعت
13:11 توسط آدم برفی| |