بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
و هم حضور تو را، مختصر نمیخواهم اگر چه حرف توقف به دفتر من نیست قبول کن که تو را رهگذر نمیخواهم تویی که از من و پنهان من خبر داری کسی که نیست ز من با خبر نمیخواهم زمانه از تو هزاران شبیه ساخته است هنر شناسم و شبه هنر، نمیخواهم بخواه تا اثری باز جاودانه شود دقایقی که ندارد اثر، نمیخواهم به عمر یک غزل حافظانه با من باش فقط همین و از این بیشتر نمیخواهم محمد علی بهمنی
برچسبها: محمد علی بهمنی