بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
چشمانم را می بندم دستانم را باز می کنم و گرمای دستان گنجشک ساده ای را حس می کنم و اگر چه می دانم جنب و جوشش زیاد است ولی هر لحظه اظطراب دارم که بال بگشاید و مرا از داغ رفتنش بسوزاند حالا این منم و رویا هایی که در آن غوطه ورم و در آن همه چیزهای خوب واقعی است. آدم برفی
برچسبها: آدم برفی نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۱/۰۷ساعت
21:0 توسط آدم برفی| |