بهترین اشعار برای تو که نیستی  

به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی

من زخم های بی نظیری به تن دارم اما

تو مهربان ترینشان بودی

عمیق ترینشان

عزیزترین شان

بعد از تو آدم ها

تنها خراش های کوچکی بودند بر پوستم

که هیچ کدامشان

به پای تو نرسیدند

به قلبم نرسیدند


بعد از تو آدم ها

تنها خراش های کوچکی بودند

که تو را از یادم ببرند، اما نبردند

تو بعد از هر زخم تازه ای دوباره باز می گردی

و هر بار

عزیزتر از پیش

هر بار عمیق تر ...

 



رویا شاه حسین زاده


برچسب‌ها: رویا شاه حسین زاده
نوشته شده در ۱۳۹۵/۰۴/۰۶ساعت 18:36 توسط آدم برفی| |

قرار بود 

اسمم برای بچه 

های تو مادر باشد 

اسمت برای بچه های من .... 

نشد 

بچه های ما ما را نمیشناسند 

روزی دخترت از تو اسمم را 

می پرسد 

روزی که با ترانه ای قدیمی 

به نقطه ی دوری خیره می مانی 

ومن 

از چشمهایت 

می چکم. 

 

رویا شاه حسین زاده


برچسب‌ها: رویا شاه حسین زاده
نوشته شده در ۱۳۹۴/۰۸/۱۶ساعت 13:2 توسط آدم برفی| |