بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
دست‌هايش بوی گل سرخ می‌داد از روزی که رفت گل‌های سرخ بوی دست‌های او را می‌دهند واهه آرمن روزی از او پرسیدم پس چگونه است سر ساعت به وعده می‌آیی ؟ گفت: ساعت را از خورشید می‌پرسم پرسیدم: روزهای بارانی چه‌طور ؟ گفت: روزهای بارانی همه ساعت‌ها ساعت عشق است ! -راست می‌گفت یادم آمد که روزهای بارانی او همیشه خیس بود. واهه آرمن
تا روزی که بود
برچسب‌ها: واهه آرمن نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۵/۲۲ساعت
6:48 توسط آدم برفی| |
هرگز به دستش ساعت نمی‌بست
برچسب‌ها: واهه آرمن نوشته شده در ۱۳۹۱/۱۰/۰۵ساعت
18:51 توسط آدم برفی| |