بهترین اشعار برای تو که نیستی
به شانه هایم زدی تا تنهاییم را تکانده باشی. به چه دل خوش کردی؟ تکاندن برف از شانه های آدم برفی
اندک . . . دوستم نداشته باشی من نیز تو را از دل میبرم اندك . . . اندك . . . اگر یكباره فراموشم كنی در پی من نگرد زیرا پیش از تو فراموشت كرده ام پابلو نرودا تركم نكن حتی برای ساعتی چرا كه قطره های كوچك دلتنگی به سوی هم خواهند دوید و دود به جستجوی آشیانه ای در اندرون من انباشته می شود تا نفس بر قلب شكست خورده ام ببندد ! آه ! خدا نكند كه رد پایت بر ساحل محو شود و پلكانت در خلا پرپر زنند ! حتی ثانیه ای تركم نكن ، دلبندترین ! چرا كه همان دم آنقدر دور می شوی كه آواره جهان شوم ، سرگشته تا بپرسم كه باز خواهی آمد یا اینكه رهایم می كنی تا بمیرم پابلو نرودا زبرجد باشی یا پرتاب آتشی از درون گل میخک دوستت می دارم آن چنان که گاهی چیزهای غریبی را میان سایه و روح با رمز و راز دوست می دارند تو را دوست دارم همانند گلی که هرگز شکفته نشد ولی در خود نور پنهان گلی را دارد. ممنون از عشق تو شمیم راستینی از عطر برخاسته از زمین که می روید در روحم سیاه دوستت می دارم بی آنکه بدانم چه وقت و چگونه و از کجا دوستت می دارم ساده و بی پیرایه، بی هیچ سد و غروری؛ این گونه دوست می دارمت، چرا که برای عشق ورزیدن راهی جز این نمی دانم که در آن من وجود ندارم و تو... چنان نزدیکی که دستهای تو روی سینه ام، دست من است چنان نزدیکی که چشمهایت بهم می آیند وقتی به خواب میروم... پابلو نرودا
برچسبها: پابلو نرودا
برچسبها: پابلو نرودا
برچسبها: پابلو نرودا